قهرمان افسانه بند امیر یک جوان هزاره بود
قهرمان #افسانه#بند_امیر یک جوان #هزاره است که #اژدها را در هم می کوبد؛ #پلنگان را از پای در می آورد و بر #دریا، بند ذخیر آب می سازد. او #سلسال/ #صلصال نام دارد و عاشق #شهمامه دختر حاکم وقت خود می شود. حاکم هزاره برای اینکه سلسال بتواند با شهمامه وصلت کند این سه شرط را برای او گذاشته بود.
این روایت در کتاب حکایات و روایات داکترعنایت الله شهرانی آمده است. دیروز پس از مدت ها ساعتی با این دانشمند فرزانه تلفونی صحبت کردم و او معتقد است که در چند دهه ی اخیر تلاش شده تا جای سلسال این جوان افسانه ای هزاره، علی بن ابیطالب قرار داده شود.
نام پیکره های بودا که به سلسال/صلصال/ #سرخ_بد/ #سرخ_بت و شهمامه/ #خنگ_بد/ #خنگ_بتمعروفند نیز از این دو دلداده ی هزاره گرفته شده است.
احتمال وجود نام های تاریخی دیگر و حتا روایات دیگر هم هست. ممکن هیچ جنگی بین این دلاور و اژدها صورت نگرفته باشد.
داستان این دو دلداده هزاره و پیکره های باستانی در بامیان مرا بیاد تاج محل می اندازد که توسط هم تباران خود ما ساخته شد.
#کامران_میرهزار
Kamran Mir Hazar